سوالات پر تکرار

 

هواشناسی:

در مقیاس جهانی ترکیبی از مطالعات فیزیکی اتمسفر و پدیده‌های آنهاست و به دو بخش اصلی تقسیم می‌شود: هواشناسی دینامیک: بوسیله قوانین مکانیک و ترمودینامیک حالات اتمسفر مطالعه می‌شود. هواشناسی سینپوتیک: از طریق تجربی و تهیه نقشه‌های سینپوتیک که در ساعات معینی تهیه می‌شود. اوضاع هوا مورد بررسی قرار می‌گیرد و یکی از کارهای عمده آن پیش‌بینی هوای آینده است.

 

هواشناسی کاربردی :
به کارگیری داده های هواشناسی در حل مسایل عملی مختلف نظیر کشاورزی ،انرژی ،بهداشت ،حمل و نقل ،معماری و …. را هواشناسی کاربردی گویند . هدف از هواشناسی کاربردی کمک به جامعه برای تطابق با محیط اطراف خود است.

نقشه سینوپتیکی :
نقشه هواشناسی که تمام پارامترهای مهم هواشناسی برای تعیین شرایط جوی در یک زمان معین و برای یک ناحیه بسیار وسیع در آن لحاظ شده باشد.

فشار هوا چيست؟
فشار هوا نيرويي است كه هوا بر يك واحد از سطح زمين وارد مي كند و مقدار آن در سطح درياي آزاد، برابر است با وزن ستوني از جيوه به ارتفاع 76 سانتيمتر. واحد اندازه گيري فشار هوا در آب و هواشناسي ميلي بار يا هكتوپاسكال مي باشد؛ هر ميلي بار يا هكتوپاسكال برابر با 1000 دين بر سانتي متر مربع مي باشد فشار ستون هوا در سطح درياي آزاد 1013 هكتوپاسكال بر سانتي متر مربع مي باشد.

خطوط همفشار :
خطوطی که در روی نقشه های هواشناسی تمام نقاطی را که در یک دوره مشخص دارای تغییرات فشار جوی یکسان هستند را به یکدیگر متصل می کند .

 

دما چیست ؟

دما یکی از عناصر اساسی شناخت هوا می باشد، با توجه به دریافت نامنظم انرژی خورشیدی توسط زمین، دمای هوا در سطح زمین دارای تغییرات زیادی است که این تغییرات به نوبه خود سبب تغییرات دیگری در سایر عناصر هوا می گردد. دمای هوا را به وسیله دماسنج اندازه گیری می کنند.

 

خطوط همدما  :
خطوطی که در روی نقشه های هواشناسی تمام نقاطی را که در یک دوره مشخص دارای تغییرات دمایی یکسان هستند را به یکدیگر متصل می کند .

جبهه هوا :

منطقه بین ۲توده هواست که طول آن به هزاران کیلومتر و عرض آن تا چند کیلومتر می رسد جبهه جوی در واقع مرز بین ۲ توده هواست که دارای شدید ترین گرادیان افقی عناصر جوی می باشد.

و يا خط مرز بین توده هوا گرم و سرد را می‌گویند که بنا به وضعیت غالب (یعنی وضعیتی که توده هوای سرد غالب بر گرم باشد و یا بالعکس) جبهه را نام‌گذاری می‌کنند.
توده‌های هوا : یک توده هوا عبارت است از حجم عظیمی از هوا که خصوصیات فیزیکی آن به ویژه از نظر دما و رطوبت و آهنگ کاهش دما (Lapse rate) در سطح افقی برای صدها کیلومتر تقریبا همسان باشد.

 

جبهه‌های گرم:

یک جبهه گرم ، جبهه‌ای است که در طول آن ، هوای گرم جانشین هوای سرد می‌شود. در صورتی که که جهت حرکت توده‌های هوا به طریقی باشد که هوای گرم به تدریج از روی سطح زمینی عبور کند که قبلاً در آنجا هوای سرد وجود داشته است، جبهه تشکیل شده ، جبهه گرم خواهد بود. بر روی نقشه‌های هواشناسی ، جبهه گرم معمولاً به صورت نیم دایره‌های سیاه رنگ و در سمتی که جبهه به آن طرف حرکت می‌کند رسم می‌شود. بر روی نقشه‌های چاپی ، جبهه گرم با خط پر رنگ و قرمز مشخص شود. حاصل شکل گیری جبهه گرم ایجاد پوشش نسبتاً ضخیم ابر بر روی سطح جبهه و در نزدیکی دنباله آن و بارندگی یکنواخت است.

 

جبهه‌های سرد:

در جبهه‌های سرد ، هوای سرد جانشین هوای گرم می‌شود. تیغه‌های سیاه رنگ بر روی خطی که جبهه را نشان می‌دهد علامت جبهه سرد هستند و همیشه بر روی جهتی قرار داده می‌شوند که جبهه در آن مسیر حرکت می‌کنند. بر روی نقشه‌های هواشناسی جبهه سرد با خط پررنگ آبی مشخص می‌شود. حاصل تشکیل جبهه سرد بوجود آمدن ابرهای کومولوس و کومولونیمبوس ، همراه با بارندگیهای رگباری است.

 

واچرخند :

منطقه پرفشار دایره‌ای غیر منظم را که در آن جهت حرکت هوا مخالف جهتی است که در مراکز کم فشار موجود است را گویند.

انواع ایستگاه سینوپتیک کدامند؟
الف –ایستگاه سینوپتیک سطح زمین  ب-ایستگاه سینوپتیک دریایی    ج- ایستگاه جو بالا    د-ایستگاه خودکار

 

پارامترهای موثر بر میزان بارندگی سالیانه کدامند؟
الف-الگوی دریا و خشکی               ب- جریانات اقیانوسی
ج- وجود رشته کوهها                      د- جابجایی فصلی کمربند های باد و فشار

 

نقطه شبنم :
دمایی که در آن حد باید کاهش یابد تا بخار آب موجود در هوا بر روی سطوح مختلف متراکم گردد .

وارونگی دما :
زمانی که دمای محیط با افزایش ارتفاع افزایش می یابد و نشان دهنده پایداری هوا و از شرایط لازم برای بروز آلودگی هوا می باشد.

 

النينو چيست؟
رويداد ال نينو / نوسان جنوبي يكي از مهمترين و شاخص ترين رويداد هايي است كه منجر به ظهور نا بهنجاري هاي بزرگ آب و هوايي در بسياري از نقاط جهان مي شود . هواشناسان و اقيانوس شناسان جهان در سالهاي اخير مطالعات زياد و دقيقي در مورد مكانيزم ايجاد ال نينو و تاثيرات متقابل جو و اقيانوس انجام داده اند ، بويژه مطالعات گسترده اي در ارتباط با ناموزوني دما در سطح دريا و نوسانات فشار جو در سالهايي كه ال نينو رخ مي دهد انجام گرفته است ، مجموعه اين تغييرات را بنام نوسانات جنوبي مي نامند كه با كلمه اختصاري ENSO (ElNino Southern Oscillation )يعني تركيبي از دو كلمه ال نينو و نوسانات جنوبي است بكار مي رود . براي نخستين بار واكر (1932) و بليس (1937) بر وجود نوساني در فشار سطح و در مقياس جهاني اشاره كردند و آن را نوسان جنوبي SO ناميدند . بدين سان SOيك الگوي ارتباط از راه دور جهاني در اتمسفر است و به دليل تميز آن از ساير الگوهاي ارتباط از راه دور ( بويژه نوسانات اطلس شمالي و آرام شمالي ) جنوبي ناميده شده است . مراكز عمل SO توسط يك گردش مداري شرق به غرب در امتداد صفحه استوا همراه با صعود هوا در غرب اقيانوس آرام و نزول هوا در شرق اقيانوس آرام به يكديگر مربوط مي شود و به اين ترتيب گردش شكل مي گيرد كه توسط بژرگنس (1969) گردش واكر ناميده شد . ال نينو مولفه اقيانوسي ENSO مي باشد و با دگرگونيهاي بزرگ در دماهاي سطح دريا در منطقه آرام حاره اي پديدار مي گردد .

اثر گلخانه اي چيست؟
به مجموعه‌اي از گازها كه مقداري از انرژي خورشيد را در جو زمين نگه مي‌دارندو باعث گرم شدن جو مي‌شوند‍‍، گازهاي گلخانه‌اي مي‌گويند. بخار آب(H2O)، دي اكسيدنيتروژن (NO2)، دي اكسيدكربن (CO2) و متان (CH4) گازهاي گلخانه‌اي اصلي هستند. اگر اين گازها در جو نبودند، انرژي گرمايي خورشيد مجددا به فضا بر مي‌گشت و به اين ترتيب هواي زمين 33 درجه سانتيگراد سردتر از الان مي‌شد. اثر گلخانه‌اي به افزايش دماي كره زمين در اثر وجود گازهاي گلخانه‌اي در جو زمين گفته مي‌شود.

رعد و برق چيست؟
آذرخش يا رعدوبرق يك تخليه ي الكتريكي شديد و بسيار سريع در هواست و همين تخليه الكتريكي است كه نور و صدا توليد ميكند.پيش از ايجاد رعدوبرق ابرها طي فرايندهايي بشدت باردار ميشوند كه اين بار معمولا مثبت است, روي سطح زمين بار منفي القا ميكند و به اين ترتيب مجموعه ي ابر هوا و زمين به يك خازن بسيار بزرگ تبديل ميشود كه لحظه به لحظه بارشان بيشتر ميشود و بنابراين اختلاف پتانسيل دو قطب ان در حال افزايش است. بالاخره مقدار اين بار الكتريكي انقدر زياد ميشود كه اختلاف پتانسيل بين ابر و زمين به 10 تا 100 ميليون ولت ميرسد.

اتمسفر زمين چگونه است؟
فضاي بين اتمسفر زمين وسيارات منظومه شمسي خلا كامل نيست اگر چه چگالي مواد بين سيارات كم است اين فضا مقاديري گازهاي داغ وذرات گرد و غبار در بر دارد. مواد گازي موجود در اين نواحي را گاز بين سيارات مينامند زيرا اين گازها بين سيارات قرار دارند واغلب از پروتونها و الكترونها تشكيل شده اند و چگالي مولوكولي آن بسيار كم است.

پيش بيني وضعيت آب و هوا چگونه صورت مي گيرد؟
محققان امور هواشناسي جديدترين اطلاعات واصله براي مثال درباره فشار هوا، وزش باد و دماي هوا را در ارتباط با يكديگر در نظر گرفته و محاسبه مي كنند و در پايان به عنوان نتايج كار خود مي توانند هواي چند ساعت و حتي چند روز آينده را پيشگويي كنند. اينگونه پيشگويي هوا كه از طريق محاسبه ارقام و اعداد مختلف با يكديگر به دست مي آيد، در سراسر جهان شيوه اي بسيار متداول است. اما بسياري از اوقات نيز غلط از آب در مي آيد. نه به اين خاطر كه متخصصان هواشناسي در كار خود سهل انگاري مي كنند بلكه به اين دليل كه در اصل، كل تغييرات هوا را نمي توان از قبل پيش بيني كرد.

رادار هواشناسي چيست؟
رادار يك سيستم الكترومغناطيسي است كه براي تشخيص و تعيين موقعيت هدف بكار مي رود . با رادار مي توان درون محيطي را كه براي چشم ،غير قابل نفوذ است ديد مانند تاريكي ،باران،مه.برف،غبار و غيره.اما مهمترين مزيت رادار توانايي آن در تعيين فاصله يا حدود هدف مي باشد.كاربرد رادارها در اهداف زميني ، هوايي،دريايي،فضايي و هواشناسي مي توان پيش بيني هاي لازم را ارائه كرد.ايجاد سيستمي با توانايي بالا در رديابي پديده ها هدف عمده رادارهاي هواشناسي كشور است.
انواع دماسنج ها چيست؟
1 – دماسنج معمولي (استاندارد Thermometer)
2 – دماسنج حداكثر (Max-Thermometer)
3 – دماسنج حداقل (Minimum Thermometer)
4 – دماسنج حداقل – حداكثر (Min-Max Thermometer)
5 – دمانگار (Thermograph)

ماهواره هاي هواشناسي چگونه اند؟
ماهواره هاي Geostationary براي هشدارهاي كوتاه مدت و ماهواره‌هاي Polar Orbiting براي پيش بيني‌هاي بلند مدت تر بكار مي‌روند. هر دو نوع ماهواره‌ها براي ديده باني‌ كامل آب و هوائي جهان لازم هستند.
راديو سوند (Radio sonde) چيست ؟
راديوسوندها از دستگاه هاي هواشناسي هستند كه براي اندازه گيري دما، رطوبت،‌ فشار، سمت و سرعت باد در جو بالا بكار مي‌روند. دو عنصر ازن و تابش نيز مي تواند توسط اين دستگاه ها اندازه گيري شود.
بويي (buoy ) چيست ؟
از آنجا كه فرايندهاي هواشناسي به صورت جهاني عمل مي كنند لذا نياز است كه اطلاعات ديده باني از سرتاسر جهان، از جمله مناطق دور افتاده و خالي از سكنه نيز تهيه شود. بدين منظور سكوهاي ديده باني شناور به نام بويي (Buoy) ساخته شده است كه در نقاط مختلف اقيانوسها مستقر بوده و از طريق ادوات نصب شده بر روي آنها اطلاعات جوي اندازه گيري مي شود. اين اطلاعات برروي نوار، ضبط و از طريق شبكه‌هاي كامپيوتري در اختيار پژوهشگران قرار مي گيرد .
لايه هاي جو چگونه اند؟
اتمسفر زمين را بر حسب چگونگي روند دما، اختلاف چگالي، تغييرات فشار، تداخل گازها و سرانجام ويژگيهاي الكتريكي به لايه‌هاي زير تقسيم كرده‌اند:
1- تروپوسفر (Troposphere)
2- استراتوسفر (Stratosphere)
3- مزوسفر (Mesosphere)
4- يونسفر (Ionosphere)
5- اگزوسفر (Exosphere)
رده‌بندي ابرها چگونه صورت ميگيرد؟
هواشناسان جهان بر سر سيستم يكنواختي از رده‌بندي ابرها توافق كرده‌اند . سازمان هواشناسي جهان (WMO ) پاي‌بندي به اين سيستم را تشويق مي‌كند و مسئوليت هرتغيير يا پيشرفتي را كه گاه‌ به‌گاه ممكن است به عمل آيد ، بر عهده دارد . رده‌بندي كنوني ، تكامل يافته سيستمي است كه در سال 1803 در انگلستان از سوي لوك هووارد منتشر شده ، و رنو فرانسوي و هيلدبراندسون سوئدي آن را بهبود بخشيده‌اند . سازمان هواشناسي جهاني تعريفها و عكسهاي انواع مختلف ابرها را به شكل اطلس منتشر مي‌كند . اطلسي دو جلدي در سال 1957 به چند زبان انتشار يافت .
در اين رده‌بندي اصراري نيست كه فرآيندهاي تشكيل‌دهنده ابرها را در نظر بگيرند ، بلكه به اشكال متمايز ، سايه روشن ، ظواهر كلي و آثار نوري مي‌پردازند كه هواشناس نيمه‌حرفه‌اي آموزش ديده مي‌تواند آنها را شناسايي كند . هواشناس در مركز تحليل مي‌تواند ديده‌بانيهاي ابرها را از چند ايستگاه كنار هم بگذارد تا از فرآيندهايي كه در دست انجام است سررشته‌هايي به دست آورد .
ديده‌بانيهاي سطحي و هواپيمايي نشان داده است كه ابرها غالباً در گستره‌اي از ارتفاعات يافت مي‌شود كه از تراز دريا تا بلنداي زيرين مرز تغيير مي‌كند . در زيرين سپهر ، بخشي از جو كه معمولاً ابرها در آنجا حضور دارند به سه (( اشكوب )) تقسيم شده است : بالا ، ميانه ، و پايين . كلاله‌اي ( سيروس ) ، كلاله‌ كومه‌اي ( سيروكومولوس ) ، و كلاله‌ پوشن (سيرواستراتوس ) در اشكوب بالا واقع‌اند . فراز كومه‌اي ( آلتو كومولوس ) در اشكوب ميانه قرار دارد ؛ پوشني ( استراتوس ) و پوشن كومه‌اي ( استراتوكومولوس ) در اشكوب پايين قرار دارند . فراز پوشن ( آلتواستراتوس ) معمولاً در اشكوب ميانه يافت مي‌شود ، ولي اغلب به ارتفاع بالا گسترش مي‌يابد ؛ باراپوشن ( نيمبواستراتوس ) ،كومه‌اي ( كومولوس ) ، و كومه‌اي بارا ( كومولونيمبوس ) در چند تراز گسترده است . اشكوبها هم‌پوشي دارند و با عرض جغرافيايي تغيير مي‌كنند.

1- كلاله‌اي ( سيروس ) چگونه ابري است؟
ابرهاي جدا از هم ، به شكل رشته‌هاي ظريف سفيد يا تكه‌ها يا نوارهاي باريك سفيد يا غالباً سفيد . اين ابرها ظاهري ريش‌ريش ( موي‌گونه) دارند .
پيشوند كلاله ( سيرو ) درباره شكلهايي در تراز عمومي يكسان ولي با ظاهري تا حدودي متفاوت به كار مي‌رود .كلاله‌اي ( سيروس ) به ابرهايي جدا از هم مي‌گويند كه در بالا آنها را تعريف كرديم . اين ابرها به شكلهايي متنوع ، مانند طره‌ها ، خطوط ظريف در آسمان آبي ، پرهاي شاخه‌شاخه ، خطوط خميده‌اي كه به طره‌ها ختم مي‌شود ، و لكه‌هاي سفيد بدون سايه روشن در زمينه آسمان آبي ، مشاهده مي‌شود . گاه آثار منظر سه بعدي ، به اين ابرها جلوه‌اي با گسترش قائم يا نوارهايي كه در نقطه‌اي در افق همگرا مي‌شوند مي‌دهد ، ليكن اين اثر ، احساسي كاذب است . همه ابرهاي كلاله‌اي يا از نوع كلاله ، از بلور يخ تركيب يافته‌اند . خورشيد و ماه با تابش از ميان اين ابرهاي بلور يخ هاله‌اي توليد مي‌كنند . با اين همه ، در انواع كلاله‌اي ساده ، توزيع نامنظم ابر از ايجاد بارز اين عمل روي پرتوهاي نور باز مي‌ماند . ابرهاي كلاله‌اي ، به دليل ارتفاع و درخشاني زيادشان ، در طلوع وغروب خورشيد ، خيلي بالاتر از افق به صورتي درخشان رنگي مي‌شوند ، كه اغلب از افق به بالاسو و تقريباً درست تا بالاي سر رنگي زرد يا سرخ روشن دارند .

2- كلاله‌ كومه‌اي ( سيروكومولوس ) چگونه ابري است؟
تكه ، برگه يا لايه سفيد نازك ابر بدون سايه روشن ، مركب از عنصرهاي بسيار كوچك به شكل دانه‌دانه ، چين و شكن ، و مانند آن ، در هم فرورفته يا جدا از هم و با آرايش كم و بيش منظم ؛ پهناي ظاهري غالب اين عنصرها كمتر از يك درجه است .
اين ابرها اغلب به پركهاي كوچك يا توده‌هاي كروي بسيار كوچك مي‌ماند . هرگاه آرايش يكنواخت بسيار بارزي پيدا مي‌كنند شكلي را پديد مي‌آورند كه دريانوردان آن را آسمان چلچله‌اي مي‌خوانند . معمولاً ، كلاله‌كومه‌اي با كلاله‌اي يا كلاله پوشن پيوند دارد . در مقايسه با شكلهاي كلاله‌اي و كلاله پوشن ، با فراواني كمتري ايجاد مي‌شود .

3- كلاله‌ پوشن (سيرواستراتوس ) چگونه ابري است؟
پرده ابر سفيدگون شفاف با جلوه‌اي ريش‌ريش ( موي‌گونه ) يا يكنواخت ، كه تمام يا بخشي از آسمان را مي‌پوشاند و معمولاً پديده‌هايي هاله‌اي پديد مي‌آورد .گاه كلاله پوشن چنان نازك است كه تنها رنگ آبي آسمان را اندكي به سفيدي گرايش مي‌دهد . در موارد ديگر جلوه پوشش سنگين سفيد رنگي دارد . گاهي داراي رشته‌هاي نامنظم است . لبه پوشش كلاله پوشن معمولاً نامشخص است ، و اغلب به تكه‌هايي از كلاله‌اي ( سيروس ) يا كلاله كومه‌اي ( سيروكومولوس ) ختم مي‌شود . گاه به ندرت لبه اين پوشش خطي راست با برش روشن است . كلاله پوشن هرگز ، يا دست‌كم هنگامي كه خورشيد نسبتاً بالاست ، جلو خورشيد را چنان نمي‌گيرد كه سايه اشياء روي زمين نيفتد .

4- فراز كومه‌اي ( آلتو كومولوس ) چگونه ابري است؟
تكه ، ورقه يا لايه ابر سفيد يا خاكستري ، يا سفيد و خاكستري ، غالباً با سايه روشن ، مركب از برگه‌ها ، توده‌هاي گرد ، توپهاي ورقه‌اي ، و مانند آن ، كه گاه بخشي از اين ابرها ريش‌ريش يا پخشيده است و ممكن است در هم فرو رفته يا نرفته باشد ؛ بيشتر عناصر كوچك با نظم آرايش يافته معمولاً داراي پهناي ظاهري يك تا پنج درجه است . شكل ابرهاي فراز كومه‌اي تا حدودي مانند شكلهاي كلاله كومه‌اي است ؛ با اين همه ، از ابرهاي اخير از اين رو متمايزند كه بزرگترند و معمولاً در زير و ميانه هر عنصر ابر سايه روشن تيره بارزي دارند . اين ابرها پديده‌هاي هاله‌اي توليد نمي‌كنند . لبه‌هاي عناصر غالباً نازك ونيم‌شفاف‌اند و نمودهاي رنگي روشني را به نمايش مي‌گذارند كه تنها در اين نوع ابرها يافت مي‌شود . فراز كومه‌اي تراز پايين را مي‌توان از روي اندازه عناصر از كلاله كومه‌اي متمايز ساخت . فراز كومه‌اي در بيش از يك تراز ممكن است همزمان روي دهد . اين حقيقت كه ابرهاي فراز كومه‌اي هاله توليد نمي‌كنند نبايد بدين معني گرفته شود كه در دماهاي زير نقطه يخ رخ نمي‌دهند . در واقع ، ابرهاي فراز كومه‌اي ، همچنين فراز پوشن ( آلتواستراتوس) ، غالباً از ريز قطره‌هاي مايعي تركيب مي‌شوند كه تا دماهاي كاملاً زير نقطه يخ‌زني ابر سرد شده باشند .

5- فراز پوشن ( آلتواستراتوس ) چگونه ابري است؟
ورقه يا لايه ابر مايل به خاكستري يا آبيگون با جلوه خط‌دار ، ريش‌ريش يا يكنواخت ، كه تمام يا بخشي از آسمان را مي‌پوشاند ، و داراي بخشهايي چندان نازك است كه خورشيد ، دست‌كم به صورت مبهم ، به گونه‌اي كه از پشت شيشه تگرگي پيداست ، از پشت آن ديده مي‌شود . فراز پوشن گاه نازك ، به صورت تكه‌هاي روشن ميان بخشهاي بسيار تيره است ، ولي هرگز پيكربنديهاي مشخص نشان نمي‌دهد . زير ورقه‌اي از فراز پوشن ، هرگز سايه اشياء روي زمين قابل رؤيت نيست . فراز پوشن را از پوشني ( استراتوس ) يا بارا پوشن ( نيمبواستراتوس ) به اعتبار رنگ خاكستري تيره‌تر و يكنواخت‌تر شكلهاي پايين و ساختار ريش‌ريش و روشنايي ضعيف مايل به سفيدي كه اغلب در فراز پوشن ديده مي‌شود ، مي‌توان متمايز ساخت . در جو بسيار دودآلود ، اين تمايز بدون اندازه‌گيري مستقيم ارتفاع تقريباً ناممكن است . اگر خورشيد يا ماه در تمام مدت كاملاً پنهان باشد ، يعني ، اگر حتي لكه روشني در مجاورت اين اجسام نوراني پيدا نباشد ، مي‌توان نتيجه گرفت كه پوشش در آن نقطه آسمان پوشني يا بارا پوشن است .
فراز پوشن ممكن است حاصل تبديل لايه‌اي از فرازكومه‌اي باشد ، و از سوي ديگر ، شايد فرازكومه‌اي نمايانگر مرحله‌اي از پراكنده شدن فراز پوشن باشد .

6- باراپوشن ( نيمبواستراتوس ) چگونه ابري است؟
لايه ابر خاكستري ، كه ظاهر آن با ريزش كم و بيش پيوسته باران يا برف ، كه در اغلب موارد به زمين مي‌رسد ، پخشيده جلوه مي‌كند . در تمامي گستره‌اش چندان ضخيم است كه خورشيد را كاملاً ناپديد مي‌كند . اغلب ابرهاي پايين پراكنده‌اي زير اين لايه تشكيل مي‌شوند ، كه ممكن است با آن در هم فرورفته يا فرونرفته باشند . بارش هميشه هم نبايد به زمين برسد . باران يا برف ممكن است در هوا تبخير شود ، كه در اين حالت معمولاً پايه ابر به خوبي مشخص نيست و نمودي (( نمناك )) دارد كه از خطهاي بارش و ابرهاي (( سبك‌روان )) ( پاره‌پوشن ( فراكتواستراتوس )) ناشي مي‌شود . باراپوشن غالباً شكلي از اشكال ابر پايين است . از اين رو ، از پوشن كومه‌اي ( استراتوكومولوس ) متمايز است كه داراي عناصر ابر ناپيوسته يا ، دست‌كم منظم نيست و به اين اعتبار نسبت به پوشني متمايز است كه تيره‌تر است ، شرايط باراني را نشان مي‌دهد و سطح پايين‌تر بسيار متغيري دارد . در توفانهاي معمول عرضهاي ميانه ، غالباً باراپوشن از ضخيم‌تر شدن و پايين‌تر رفتن فرازپوشن پديد مي‌آيد . رگه‌هاي برف يا باراني كه به زمين نمي‌رسد شفشابه خوانده مي‌شود . پاره‌پوشن يا ابرهاي سبك‌روان ، و گاه پاره‌كومه‌اي ، در زير باراپوشن تشكيل مي‌شود و به آسمان منظره سيستم درهم‌آميخته تيره‌اي از ابرهاي پايين مي‌دهد كه مشخصه هواي بد است . به ندرت ممكن است باراپوشن از پوشن‌كومه‌اي تشكيل شود .

7- پوشن كومه‌اي ( استراتوكومولوس ) چگونه ابري است؟
تكه ، برگه يا لايه خاكستري يا مايل به سفيد ، يا خاكستري و مايل به سفيد ، ابر كه تقريباً همواره داراي بخشهاي تيره است ، مركب از منگوله‌ها ، توده‌هاي گرد ، نوردهاي ورقه‌اي ، و مانند آنها ، كه غيرريش‌ريش‌اند ( مگر در شفشابه ) و ممكن است درهم فرورفته يا نرفته باشند ؛ اغلب عناصر كوچك با نظم آراسته پهناي ظاهري بيش از پنج درجه دارند .آرايش اين عناصر ابر به صورت گروهها ، خطها يا موجهايي است كه در يك يا دو راستا قرار گرفته‌اند . اغلب نوردهاي ورقه‌اي پديدار مي‌شود ، و گاه چنان به هم نزديك‌اند كه لبه‌هاي آنها به هم مي‌پيوندند ، ولي حتي هنگامي كه همه آسمان را مي‌پوشانند سطح زيرين آنها جلوه موجي دارد . ابرهاي پوشن كومه‌اي اغلب گسترش قائم محسوسي دارند و از اين رو احتمال دارد با كومه‌ايهاي كوچك اشتباه شوند . با اين همه ، شكلي نرمتر و نامنظم‌تر از كومه‌اي دارند و در مشاهده از بالا ديده مي‌شود كه قله‌هاي آنها در ارتفاع يكنواخت قرار دارد و نقش لحاف‌گونه‌اي را به نمايش مي‌گذارند . گاه اين ابرها با توده‌هاي بزرگ پوشني اشتباه مي‌شوند ، كه از متلاشي شدن برگه پوشني يكنواختي پديد آمده است يا از پراكندگي يا پيش از تشكيل برگه پوشني حاصل شده باشند .گاه پوشني به پوشن كومه‌اي تبديل مي‌شود ، ليكن اين عمل با متلاشي شدن ساده توده‌هاي پوشني پيش نمي‌آيد . بايد نقشهاي منظم و توده‌هاي بارزي وجود داشته باشد .
گاه انتقالي از پوشن كومه‌اي به بارا پوشن مشاهده مي‌شود . عناصر پوشن كومه‌اي ضخيم به طور كامل به هم جوش مي‌خورند ، و ابر هنگامي باراپوشن خوانده مي‌شود كه ، پس از ناپديدي عناصر ابر ، خطهاي ريزان بارش مرز صاف سطح زيرين را از هم مي‌پاشد . شامگاهه‌هاي پوشن كومه‌اي ، عبارتند از ابرهاي تخت و دراز كه غالباً مشاهده مي‌شود حوالي غروب آفتاب به صورت محصول نهايي تغييرات روزانه كومه‌اي ، شكل مي‌گيرند . نوع ديگر ، كومه‌اي‌گن ( كومولوجنيتوس ) است كه با پراكنده شدن قله‌هاي ابرهاي كومه‌اي ، كه ناپديد شده‌اند ، تشكيل مي‌شود .

8- پوشني ( استراتوس ) چگونه ابري است؟
غالباً لايه ابري خاكستري با پايه نسبتاً يكنواخت ، كه ممكن است زير باران ، منشورهاي يخ يا برف دانه‌اي بدهد . هنگامي كه خورشيد از پشت اين ابر مرئي است ، نماي آن به روشني قابل تشخيص است . پوشني پديده‌هاي هاله توليد نمي‌كند ، مگر ، در صورت امكان ، در دماهاي بسيار پايين . گاه پوشني به شكل تكه‌هاي ناهموار پديد مي‌آيد . هنگامي كه از بالا مشاهده مي‌شود ، پوشني همواره قله يكنواخت دارد ، كه معمولاً با وارونگي دما يا لايه ديگري كه به صورت گرمايي پايدار است مشخص شده است . پوشني همان مشخصه‌هاي مه را مي‌تواند داشته باشد ، جز اينكه در سطح زمين پديد نمي‌آيد .

9- كومه‌اي ( كومولوس ) چگونه ابري است؟
ابرهاي جدا از هم ، غالباً چگال با لبه‌هاي تيز ، كه به طور قائم ، به شكل تپه ، گنبد يا برج در حال برآمدن ، گسترش مي‌يابند و جزء زبرين برآمده آن غالباً به گل‌كلم مي‌ماند . بخشهاي آفتابي اين ابرها غالباً سفيد درخشان است ؛ پايه آنها نسبتـاً تيره و تقريباً افقي است . گاه كومه‌اي ناهموار است . بر فراز خشكيها ، كومه‌اي اغلب به هنگام روز ظاهر مي‌شود ، و غالباً به هنگام شب از ميان مي‌رود . كومه‌اي فقط مي‌تواند بارشهاي سبكي را توليد كند . با اين همه ، اغلب به كومه‌اي‌بارا ، كه ابر رگباري سنگين است ، تبديل مي‌شود . ابرهاي كومه‌اي نمايانگر جريانهاي همرفتي قائم شديدند ؛ از اين رو در هوايي پديد مي‌آيند كه از پايين گرم يا از بالا سرد مي‌شود ، به گونه‌اي كه هواي گرم با هواي سرد پيرامون جابه‌جا مي‌شود . (( جوشش )) قله‌هاي آن غالباً به چشم مي‌خورد ، كه نشانگر جريانهاي شديد قائم است . چهار نوع كومه‌اي در اطلس جهاني ابر داده شده است . اين چهار نوع عبارت‌اند از پايين‌كومه‌اي ، ميان‌كومه‌اي ، انبوه‌كومه‌اي ، و پاره‌كومه‌اي . پايين‌كومه‌اي‌ها ، كه اغلب از آنها به كومه‌اي هواي خوب ياد مي‌شود ، گسترش قائم اندكي دارند . با اين همه ، داراي قله‌هاي گرد و پايه‌هاي تخت هستند . اغلب به فاصله‌هاي كم و بيش برابر قرار دارند ولي به سوي افق ، به اعتبار منظر سه‌بعدي ، انباشته‌تر جلوه مي‌كنند . همچنين ، در نگاه به سوي افق ، پايه‌هاي تخت آنها به صورت رشته‌اي از پله‌ها يا به شكل نردبان ديده مي‌شود . گسترش قائم انبوه‌كومه‌اي بارز است ، ولي به پاي كومه‌اي‌بارا نمي‌رسد . قله‌هاي آنها در حال (( جوش )) شديد ديده مي‌شود . مشخصات ابرهاي ميان‌كومه‌اي و پاره‌كومه‌اي از نامشان پيداست .

10- كومه‌اي بارا ( كومولونيمبوس ) چگونه ابري است؟
ابر سنگين و چگال ، با گسترش قائم قابل ملاحظه ، به شكل كوه يا برجهاي كوه‌پيكر . بخشي از قسمت زبرين آن معمولاً هموار ، يا ريش‌ريش ، يا خط‌خط ، و تقريباً همواره تخت است ؛ اين بخش اغلب به شكل سندان يا قارچ عظيم گسترش مي‌يابد .
زير‌پايه اين ابر كه بسيار تيره است ، بسياري از مواقع ابرهاي پايين و پاره‌پاره در آن فرورفته يا فرونرفته ، و گاه بارشي به شكل شفشابه ، وجود دارد . از دور ، كومه‌اي بارا به صورت پرجرمترين و بلندترين ابرها قابل تشخيص است . تكوين آن از مجموعه‌اي از انبوه كومه‌اي نشانگر جريانهاي قائم شديدي است كه حضور دارند . قله اين ابر غالباً به تراز كلاله‌اي مي‌رسد يا از زيرين مرز سر در مي‌آورد . پايه اين ابر ، از پايين ، مانند باراپوشن است ، كه داراي ابرهاي سبك‌روان پايين با خصيصه پاره‌كومه‌اي است . در حالت كلي ، حركت تلاطمي اين ابرهاي پايين پاره‌پاره خيلي بارزتر از آن است كه در باراپوشن پيش مي‌آيد . كومه‌اي بارا شكل رشد يافته كومه‌اي است ، در حالي كه باراپوشن از ابرهايي كه گسترش قائم اندكي دارند پديد مي‌آيد .
كومه‌اي بارا ابر تندري وسيعي است كه در هواي تابستاني در قسمت اعظم ايالات متحده ، و در ساير فصلها در مدارگان ، به اين نام معروف است . همواره ، دست‌كم رگباري قابل ملاحظه توليد مي‌كند . توسعه آن ياخته‌اي است ، و همواره ميان دو ابر مجاور از اين نوع فضايي كم و بيش صاف وجود دارد ، مگر در برخي شرايط توفان كلي . هرگاه ابر بالاي سر باشد و ويژگيهايي را كه از دور قابل تشخيص است نتوان ديد ، ريزش رگباري واقعي و تيره شدن ناگهاني آسمان گواهي كافي براي كومه‌اي بارا گونه‌هاي بسياري از ابرهاي وابسته را پديد مي‌آورد . آسمان در ترازهاي پايين جلوه‌اي شكافته و تهديدآميز به خود مي‌گيرد ، و پراكنده شدن يا از ميان رفتن بخشهاي بالا لايه‌هايي از ابرهاي كلاله‌شكل و فرازشكل را تشكيل مي‌دهد . در قسمت جلو كومه‌اي باراي شديد ، ابر سبك‌روان نوردشكلي درست در زير پايه ابر ديده مي‌شود . همچنين در قسمت جلو ، گاه شكلهاي پستاني ، كه مانند نوكهاي پستان يا پستانهاي گاو از ابرهاي ميانه يا پايين آويخته است مشاهده مي‌شود

باروری ابرها چیست ؟

باروری ابرها شاخه ای از علم تعدیل آب و هوا می باشد که با اجرای آن قابلیت بارش ابرها افزوده میگردد. برای ایجاد باران مصنوعی باید عوامل ابر ، رطوبت ، دما و سایر شرایط جوی فراهم باشد که با انجام باروری منظم و برنامه‌دار ابرها مقدار بارش را می‌توان در یک دوره کاری به میزان 5 تا 25 درصد افزایش دادهر حال دو ساز و کار اصلی برای بارش از ابرها به نام روند باران گرم و روند باران سرد معروفند. بعد از اینکه دانشمندان متوجه شدند که در مناطق حاره ، باران از ابرهایی بارش می‌کند که هرگز دمای آنها زیر صفر درجه سانتیگراد نیست آن را باران گرم نامیدند. در این ابرها قطرات درشت آب که ابر را تشکیل می‌دهند در برخورد با قطرات کوچک ، آنها را جذب می‌کنند (پدیده ادغام) و به این ترتیب شروع به بارش می‌کنند.در روند باران سرد ، یعنی زمانی که دمای ابر یا قسمتی از آن پایین‌تر از صفر درجه سانتیگراد می باشد، در آن پاره‌ای ابر از قطرات آب و بلورهای یخ تشکیل شده است. در این عمل بلورهای یخ با جذب رطوبت اطراف خود سریعا شروع به رشد می‌کنند تا اینکه وزن آن باعث فرود آنها می‌شود. این بلورها هنگام فرود اگر از مکانهای گرم بگذرند به باران تبدیل و در غیر این صورت به صورت برف فرود می‌آیند.انسان از طریق باروری ابرها می‌تواند از لحاظ تعداد و نوع هسته‌های تشکیل باران به طبیعت کمک کند. باروری بوسیله هسته‌های تراکم در اندازه‌های بزرگ (به عنوان مثال عناصر جذب کننده رطوبت مانند بلور نمک و اوره) می‌تواند برای سرعت دادن به روند بارش گرم بکار رود. باروری بوسیله هسته‌ای منجمد (از قبیل یدور نقره و یخ خشک) در افزایش باران در روند بارش سرد به ابرهایی که کمبود هسته دارند کمک قابل توجهی می‌کند.

 

باتوجه به کمبودبارندگی درسالهای اخیروخشکسالی حاصل ازآن،چه تدابیری جهت استفاده ازباروری ابرها جهت کاهش بحران اندیشیده شده است؟

باروري ابرها يكي از شاخه‌هاي علم تعديل‌ آب‌وهوا مي‌باشد و اين فن‌آوري شامل تأثير‌گذاري بر سيستم‌هاي ابري موجود است ليكن قابليت توليد ابر را ندارد. اولين شرط تأثيرگذاري بر يك سيستم ابري، وجود ابر است و بدون وجود آن، تأثيرگذاري فوق‌الذكر مفهومي نخواهد داشت.

دومين شرط وضعيت ابر از لحاظ ارتفاع، گستردگي، تراكم، ميزان آب موجود در ابر، سمت و سرعت حركت سيستم است و با توجه به مشخصات دقيق ابر شامل دما، فشار، رطوبت، سرعت، ميزان آب موجود در ابر و ساير پارامترهاي موردنظر مي‌توان اجراي عمليات را برنامه‌ريزي نمود.لذا مي‌توان گفت كه باروري ابرها بعنوان راهي براي افزايش بارندگي است ولي در شرايط خشكسالي، كل ميزان بارندگي محدود خواهد بود هرچند باروري ابرها تا حدي شدت خشكسالي را درصورت وجود ابر مناسب كم خواهد كرد. به عبارتی فنآوری باروری ابرها توانایی انتقال ابر از نقطهای به نقطه دیگر را ندارد و صرفاً چنانچه ابر از شرایط فیزیکی لازم برخوردار بوده و استعداد باروری داشته باشد، امکان تزریق هستههای اولیه در داخل آن و در نتیجه افزایش روند بارندگی وجود دارد. پس چنانچه در منطقهای خشکسالی اتفاق بیافتد و ابر مناسب باروری وجود نداشته باشد، اجراء این طرح نمیتواند منجر به افزایش قابل توجه بارش شود.

 

آیا افزایش بارش ناشی از باروری باعث کاهش بارش در منطقه‌ای دیگر می‌گردد؟

ار نقطه‌نظر فیزیک اتمسفر اهمیت کمی این موضوع ناچیز است چرا که حتی پس از ریزش سنگین باران و برف و وقوع طوفانها و کولاک شدید باز هم قسمت بسیار عمده آب و کریستال‌های یخ موجود در ابر در آسمان باقی می‌ماند. بعنوان نمونه هواشناسان برای ابرهای کوهستانی چنین توضیح می‌دهند:در یک بارش نمونه از ابر مستعد (فرض می‌شود که ابر بصورت مستقل و آزاد است) حدود 20% از بخار آب موجود در ابر متراکم می‌شود و از این مقدار فقط 20% آن بصورت بارش سقوط می‌کند بنابراین (4% = (2/0× 2/0)× 100) 4% بخارآب موجود در ابر از آن ریزش می‌کند. اگر بارورکردن ابر موجب افزایش 10% بارش شود، بنابراین بخار آب اضافی تخلیه شده از ابر (4/0% = (04/0× 1/0)× 100) 4/0% از کل بخار آب موجود در ابر می‌شود که مقداری است ناچیز.این استدلال سالهاست که برای توضیح اثر باروری ابرها بر بارش طبیعی مناطق زیردست و رو به باد ابرهای بارورشده مورد استفاده قرار می‌گیرد. بنابراین میزان ضرری که در اثر باروری ابرها بر مناطق مجاور وارد می‌آید بسیار کم است و اما در مرحله بعد و با گذشت چند روز یا چند ساعت مقداری از بارش رخ داده از ابرهای بارورشده تبخیر خواهد شد و در تشکیل ابرهای جدید و رشد بیشتر آنها شرکت خواهد کرد و بدین‌ترتیب به چرخه آب اتمسفر باز خواهد گشت. بنابراین ابرهای جدید شکل یافته بدلیل افزایش رطوبت و تبخیر ناشی از بارش‌های ابرهای بارورشده قبلی بزرگتر خواهند بود. بنظر می‌رسد که بهره‌مندی و حق قانونی زمین‌های پایین‌دست و رو به باد از بارش طبیعی فقط برای چند ساعت یا چند روز بتأخیر می‌افتد و میزان محرومیت آنها به حداقل ممکن می‌رسد.

 

اثرات زیستمحیطی باروری ابرها را شرح دهید.

درپروژه باروري ابرها از ازت مايع و يدورنقره استفاده مي‌شود. ازت به وفور در طبيعت وجود دارد و اثر سوء زيست‌محيطي ندارد و اما در مورد يدورنقره بايستي اذعان نمود تحقيقاتي كه تاكنون در كشورهاي پيشرفته در زمينه اثرات زيست‌محيطي طرح باروري ابرها صورت گرفته هيچ نوع اثر سوء زيست‌محيطي ارائه نگرديده است. علت نيز استفاده از مقدار كم ماده مذكور در سطحي بسيار وسيع مي‌باشد كه تحقيقات انجام شده درخصوص افزايش ميزان نقره در خاك منطقه در قبل و بعد از عمليات نشان‌دهنده آن است كه اين ماده در خاك افزايش نيافته است.· بحث در مورد اثرات جانبی یدورنقره به میزان ماده باروری استفاده شده در هر عملیات باروری و غلظت آن در آب و خاک بر میگردد. مقدار یدورنقره مصرفی در پروژه ایران مرکزی (سال آبی 78-77) کمتر از 5 کیلوگرم در منطقه عملیاتی با وسعت بیش از 120000 کیلومتر مربع بوده است این در حالیست که در پروژه تعدیل آب و هوا (افزایش باران، سرکوبی تگرگ، جلوگیری از سیل و …) آمریکا در سال 1977 مقدار 1512 کیلوگرم مشعلهای پیروتکنیک یدورنقره مصرف شده است و با این حال نتایج تحقیقات بیتأثیر بودن یدورنقره بر محیط زیست آن مناطق را بیان میکند.· یدورنقره موجود در آب باران توسط ذرات رس لایههای سطحی خاک متوقف شده و نیز با کلوئیدهای خاک میل ترکیبی دارد. بنابراین این ماده کمتر به سفرههای آب زیرزمینی نفوذ میکند مخصوصاً نواحی مرکزی ایران در آنجا عمق سفرههای آب زیرزمینی بیشتر بوده و خاصیت فیلترکنندگی خاک جهت یدورنقره در این مناطق بیشتر خواهد بود.· مقادیر یدورنقره در آب باران ناشی از باروری ابرها بین ppt 48-2 (واحد برترلیون) گزارش شده که هزار برابر از حد استاندارد یدورنقره موجود در آب آشامیدنی کمتر است. بدلیل اینکه یدورنقره در آب تقریباً غیرقابل حل است، بنابراین مقادیر بسیار کم آن در بستر رودخانه یا دریا باقی میماند و در آب ایجاد مسمومیت جزئی نیز نمیکند.· پستانداران از جمله انسان قابلیت دفع نقره را از کبد خود داشته و میتوانند مقادیر بسیار بالاتر از میزان یدورنقره موجود در آب باران ناشی از باروری ابر را بدون هیچگونه عارضه و آثار مریضی دفع کنند. تحقیقات انجام شده بر روی گیاهانی که همراه با خاک آغشته با یدورنقره رشد کرده و نیز حشراتی که از این گیاهان بعنوان مواد غذایی استفاده کردهاند، هیچ اثر خاصی را نشان نداده است. آزمایش بر روی گونههای حساس به آلودگی از جمله ماهی قزلآلای رنگینکمانی که در ترکیب غذایی آن یدورنقره و یدید پتاسیم گنجانده شده بود به هیچ وجه سلامتی این ماهی تحت تأثیر قرار نگرفت.

 

خلاصه مکانیزم باروری ابرها را شرح دهید.

بطور كلي طبيعت براي ايجاد ابر نياز به سه عامل مهم دارد كه عبارتند از:

  1. رطوبت
  2. صعود هواي حامل رطوبت

3.ذرات بسيار ريزي بنام آئروسل كه نقش پايه‌اي براي رشد قطرك هاي آب يا ايجاد كريستال هاي يخ را بعهده دارند.

يكي از عوامل مؤثر بر راندمان بارش در ابرهائي كه آنها را بعنوان ابر باران زا مي‌شناسيم، بهينه‌بودن تعداد آئروسل ها و نوع آنها مي‌باشد. در صورتي كه نوع و تعداد موردنياز اين آئروسل ها در داخل ابر مناسب نباشد، آنگاه ابر نمي‌تواند به حداكثر قابليت خود جهت ايجاد بارش برسد و در واقع راندمان آن كاهش مي‌يابد. آئروسل هاي اشاره شده گستره وسيعي از ذرات بسيار ريز ميكروني را شامل مي‌شوند. در طبيعت اين آئروسل ها از طريق گردو خاك پراكنده شده در هوا، ذرات پراكنده شده در هوا از طريق فعاليت آتشفشان ها، ذرات نمك جداشده از آب درياها و اقيانوس ها و حتي برخي باكتري ها و موجودات ريز ميكروسكوپي و غيره تأمين مي‌شوند. اصولاً فرآيندهاي ايجاد كننده بارش در ابرهاي گرم و سرد با هم تفاوت هايي دارد. در ابرهاي گرم رشد يك قطره باران غالباً از طريق تبخير قطرك هاي كوچك تر و ميعان آن برروي قطرك هاي درشت تر شروع و با برخورد قطرك هاي كوچك تر با قطرك هاي بزرگ تر ادامه مي‌يابد. در ابرهاي سرد كريستال هاي يخ عامل موردنياز جهت شروع فرآيندهاي رشد قطرك ها هستند. در مواردي كه اين كريستال هاي يخ به صورت طبيعي در داخل ابر ايجاد نگردد، با استفاده از روشهاي مصنوعي مي‌توان كريستال هاي يخ را در ابر ايجاد نمود. در واقع با اين كار مي‌توان شرايط را براي اجراي فرآيندهايي كه منجر به بارش مي‌شوند در داخل ابر بهينه نموده و در نهايت ميزان بارش حاصله از ابر را افزايش داد. از جمله مي‌توان با استفاده از يدور نقره كه داراي ساختمان كريستالي بسيار شبيه به كريستال يخ مي‌باشد و يا نيتروژن مايع، زمينه را براي ايجاد كريستال هاي يخ در محيط فراهم نمود. در ابرهاي گرم نيز با استفاده از موادي كه رطوبت را به خود جذب مي‌كنند و منجر به ايجاد قطره هاي درشت آب در محيط مي‌شوند مي‌توان رشد دانه‌هاي باران را در محيط تحريك و تسريع كرد. اين مواد را به صورت مصنوعي توسط هواپيما يا مولدهاي زميني يا از طريق پرتاب راكت به درون ابر، وارد می کنند.

باروری ابرهای کوهستانی

در مناطق کوهستانی ابرها بوسیله هوای مرطوب که به بالا می‌روند و سردمی‌شوند تقریبا از غرب به شرق بر روی کوهها تشکیل می‌شوند. اگر این روندبطور طبیعی به حال خود بگذاریم خیلی از این ابرها توانایی تولید باران را ندارند و بیش از 90% از رطوبت خود را در جو به جای می‌گذارند. اگر بعضی از این ابرها را با یدور و یخ خشک و دیگر مواد با استفاده از مولدهای زمینی یا هواپیما بارور کنیم بین 5 تا 20 درصد روند بارندگی را افزایش خواهیم داد. باروری ابرهای کومولوس روند پیچیده‌تری دارد. برای تشکیل این ابرهای بزرگ ، هوای گرم و مرطوب لایه‌های نزدیک به زمین ، بالا رفتن و سرد می‌شوند، تا جایی که ذرات بخار حاوی آنها متراکم شده و تشکیل ابر می‌دهد. دلیل صعود این حجم از هوا می‌تواند گرمای خورشید که روی زمین می‌تابد و یا یک جبهه هوای گرم باشد. از یدور نقره و یا یخ خشک زمانی استفاده می‌شود که دمای سطح بالایی ابر حدود 5- درجه سانتیگراد و یا کمتر باشد. هدف از این عمل زیاد کردن بلورهای یخ موجود در قسمت سرد شده ابر می‌باشد. زمانی که این بلورها بوسیله قطرات آب سرد شده ، احاطه می‌شوند سریعا به وضعی می‌رسند که باعث فرود آنها می‌شود. این بلورها هنگام فرود ذوب شده و قطرات باران را تشکیل می‌دهند. تگرگ در ابرهای بزرگتری از نوع کومولوس – نیمبوس تشکیل می‌شود، این ابرها جریان بالا رونده بسیار شدیدی دارند، برای جلوگیری از تشکیل تگرگ ، مقدار زیادی یدور نقره در بخشهای مخصوص از ابر اضافه می‌کنند. اضافه کردن هسته‌های مصنوعی انجماد باعث ایجاد یک رقابت برای جذب ذرات منجمد آب می‌شود و به همین خاطر ذرات تگرگ نمی‌تواند زیاد رشد کند، چون رشد آنها بستگی بوجود ذرات آب دارد و اگر ذرات تگرگ بزرگ نباشد، زمانی که از ابر به طرف زمین فرود می‌آیند وقت کافی برای ذوب شدن دارند.

زدودن مه

از این روش در بسیاری از فرودگاههایی که در آنها مه مرتباً خلل در پروازهایشان ایجاد می‌کند استفاده می‌کنند چون مشخصات فیزیکی مه سرد (در این نوع مه قطرات ریز آْب در دمای زیر صفر سرد شده‌اند) شباهت زیادی به ابر سرد دارد. معمولا از هواپیماهای کوچک برای پاشیدن یخ خشک روی این مه‌ها استفاده می‌شود و همانند ابرهای سرد ذرات مه سرد شده به بلورهای یخ تبدیل شده و همانند یک برف ملایم به زمین فرود می‌آیند و این باعث پراکندگی موقتی مه بر باند فرودگاه می‌شود و گاهی اوقات این پراکندگی با کمک پرتو خورشید و گرم شدن سطح زمین بیشتر می‌شود.

نکاتی مهم در مورد باروری ابرها

  1. تجربه 24 کشور در سطح جهان نشان داده است که باروری ابرها می‌تواند مقدار بارش را بین 10 تا 25 درصد افزایش دهد و خسارات ناشی از تگرگ را بین 30 تا 70 درصد کاهش دهد.
  2. موادی که در باروری ابرها استفاده می‌شود مثل نمک خشک ، اوره یا یدور نقره هرگز باعث آلودگی نمی‌شود و خطری ایجاد نمی‌کند زیرا مقدار این مواد بیار ناچیز است (تراکم نقره به نسبت 109/1 است(
    3.  تا به حال نشانه‌ای وجود ندارد که باروری ابرهای منطقه باعث کاهش بارش در مناطق مجاور شده باشد (حتی تا شعاع 160 کیلومتری)
    4.  باروری ابرها هرگز عملی بر خلاف طبیعت نیست، زیرا گاهی حیات انسان و تولیدات مواد غذایی او وابسته به این روش ابداع انسان است.
    5.  با توجه به هزینه طرحهای وابسته به باروری ، هزینه تمام شده هر متر مکعب باران تولیدی 5 ریال و قسمت نفوذی به سفره‌های زیرزمینی 50 ریال (بر اساس محاسبات باروری ابرها در استان یزد در سال 1377 که هزینه کل طرح 50 هزار کیلومتر مربع حدود 600 میلیون مر مکعب بود، تنها 150 درصد آن به سطح زمین رسید و بطور متوسط حدود 12 میلیمتر بارندگی در استان مذکور بویژه اطراف شهر یزد ایجاد کرد) است.

هزینه تمام شده باروری ابرها در هر متر مکعب باران تولیدی، چقدر است؟

باروری ابرها در مقایسه با سایر روشهای استحصال آب، یکی از ارزانترین و اقتصادیترین روشها میباشد. لیکن عموم مردم قدر و قیمت آب را نمیدانند و بهمین جهت در مصرف آب صرفهجویی لازم را بعمل نمیآورند. لازم به ذکر است هزینه اجرای پروژه باروری ابرها بصورت کلی محاسبه میشود و شامل هزینههای اجاره هواپیما، تأمین مواد اولیه، شبکه رادار هواشناسی و نیروی انسانی میباشد و در مجموع براساس میزان آب استحصال شده، میتوان هزینه تقریبی هر متر مکعب آب را محاسبه کرد. در پروژههای اجرا شده قبلی، هزینه هر متر مکعب آب استحصالی کمتر از یک دهم هزینه سایر روشهای استحصال و تأمین آب بوده است.

 

روشهای اجرای پروژه های باروری ابرها چیست؟

از چه روشی در ایران استفاده شده است؟ از روشهاي اجراي باروري ابرها مي‌توان به استفاده از شبكه ژنراتورهاي زميني، اجراي عمليات با هواپيما و استفاده از مشعل‌هاي پيروتكنيك و ژنراتورهاي یدور نقره نصب شده بر بالهای هواپیما و سيستم پرتاب راكت اشاره نمود كه هم‌اكنون در ايران از هواپيماهاي مخصوص باروري ابرها مجهز به سيستم پرتاب پاترونهای يدورنقره و تزریق نيتروژن مايع استفاده مي‌شود.

 

جایگاه ایران در بحث باروری ابرها چیست؟

در حال حاضر بسياری از کشورهای دنيا مبادرت به انجام پروژه عملياتي و تحقيقات باروري ابرها مي‌نمايند طبق گزارش رسمي سازمان جهاني هواشناسي در سال 2001 ميلادي بيش از 100 پروژه تعديل آب‌وهوا در دنيا اجرا   شده است. هرساله 40 پروژه باروري ابرها در كشور ايالات متحده آمريكا در حال اجرا است. علاوه بر آن كشورهايي مانند روسيه، استراليا، چين، كانادا و بسياري از كشورهاي پيشرفته و داراي فن‌آوري باروري ابرها، پروژه‌هايي را در دست اجرا دارند، همچنين پروژه هاي زيادي حتي در كشورهاي خشك و نيمه‌‌خشك منجمله ايران، مراكش، ليبي، سوريه، فلسطين‌اشغالي،  امارات متحده عربی، آفريقاي جنوبي و غيره در حال اجرا است.در ایران اجراي اين طرح با استفاده از هواپيماي مجهز به امکانات خاص و مورد نیاز از بهمن سال 1377 آغاز و تاكنون در بسیاری از استانهای کشور از جمله مناطق مركزي کشور و استانهاي گيلان، مازندران، گلستان به اجرا درآمده است. اجراي اين طرح موفقيت‌هايي را درجهت افزايش نزولات جوي بطور ساليانه بدنبال داشته است. در این راستا علاوه بر استحصال آب، امور تجهیز هواپیماهای ایرانی به تجهیزات باروری ابرها، ایجاد شبکه رادار هواشناسی، آموزش نیروی انسانی و انتقال فن آوری اجرای پروژه های باروری با هواپیما با هدف افزایش بارش انجام گرفته است.

 

قابلیتهای باروری ابرها چیست؟ از کدام قابلیت درایران استفاده می شود ؟

امروزه بیش از 40 کشور جهان نسبت به اجرای پروژه های باروری ابرها اقدام می نمایند و این فن آوری بعنوان یکی از روشهای نوین استحصال آب مطرح است.

سایر قابلیتهای این فن‌آوری عبارتند از:

– افزايش بارش

– جلوگيري از ريزش تگرگ

– کاهش بارش

– امکان ایجاد تأخیر در بارش

– پراكنده‌كردن ابرهاي كانوكتيو (جوششي)

– پراكنده كردن مه در اتوبان ها و فرودگاه ها

– مقابله با سرمازدگي محصولات كشاورزي

در ایران نیز هم اکنون تنها از قابلیت افزایش بارش فن‌آوری باروری ابرها استفاده می‌شود.

 

واحد هيدرولوژيكي چه تعريفي دارد؟
جهت تشکيل شبکه ملي منابع آب در درجه اول اطلاعات زيرحوزه ها نياز مي باشد. به منظورا يجاد شبکه اطلاعات حوزه کارون جهت اين طرح نياز است حوزه های بزرگ به واحدهاي هيدرولوژيکي تقسيم شود تمامي اين واحدهاي هيدرولوژيکي کد بندي گردند. و  ايستگاههاي موجود در واحدهاي هيدرولوژيکي اعم از هواشناسي (سينوپتيک، کليماتولوژي، بارنسنجي، تبخير سنجي، جوبالا و کشاورزي) ، هيدرومتري و رسوبسنجي کدگذاري مي شوند. براي هر ايستگاه يک شناسنامه مشخصات تهيه شده و موجوديت داده ها در پايه هاي زماني مشخص مي شود. اين کار از طريق يک کدگذاري انجام مي شود. که به هريک از اين واحدها واحد هيدرولوژيکي گفته مي شود. هرچند محور اين شبکه بر اين نوع واحد مکاني است اما امکان تعريف واحدهاي مکاني ديگر چون واحدهاي اراضي نيز وجود دارد.
چرخه آب چگونه است؟
گردش آب درطبيعت كه به آن سيكل هيدرولوژي يا چرخة آب گفته مي شود، عبارت است از حركت وجابجائي آب درقسمتهاي مختلف كره زمين. اين سيكل يك چرخش ساده نيست بلكه مجموعه اي از حركات وچرخشهاي مختلف تحت تأثير نيروي متفاوتي از جمله نيروي جاذبه ، نيروي ثقل، تغييرات فشار وانرژي خورشيدي مي باشد.اين چرخش درسه بخش مختلف كره زمين يعني اتمسفر(هواسپهر) ياچون هيدروسفر يا آب سپهر، ليتوسفريا سنگ سپهر صورت مي گيرد. آب درداخل وبين اين سرلايه درلايه اي به ضخامت 16 كيلومتر صورت مي گيرد